باغبانی

باغبانی به عنوان یکی از آخرین علایق شکوفا شده ی من این روزها نقش بسیار پررنگی در ایجاد انگیزه و انرژی و برطرف کردن رخوت و سستی مخصوصا صبحها ایفا می کنه. هر صبح که چشمهام رو باز می کنم و بیش از سی گونه مختلف گیاهی رو جلوی پنجره می بینم که با رنگهای زیباشون به من لبخند می زنن، با رغبت بیشتری از خواب بیدار می شم و می رم سراغ بالکن بزرگتر که گل و گیاه های متنوع تری داره و هر کدومشون یک جور به آدم سلام می کنن و خوش آمد می گن. گرچه من از وقتی یادم میاد عاشق گیاه و سرسبزی بودم، پیوند زدن باغبانی با فعالیت های خیریه و راه انداختن یک قسمت کوچیک مخصوص باغبانی در مرکز بازیافت محله و کسب درآمد برای حیوانات بی سرپرست باعث شده حتی باغبانی من هم جهت و هدف خاصی پیدا کنه و من مشتاقانه به انتظار رشد گیاه ها و فروششون به دیگران بشینم.

امروز که این مقاله در مورد ارتباط باغبانی و رهبری رو خوندم دیدم بعضی از نکاتی که ذکر کرده رو چقدر خوب متوجه می شم چون کاملا باهاشون زندگی کردم و اصلا با این مفاهیم و تفکر بیگانه نیستم. چه خوب که همفکریم و چه بهتر که کسی این رو نوشته تا من یه ترجمه آزاد ازش رو اینجا بذارم:

لینک مطلب اصلی:
https://www.entrepreneur.com/article/313558

اول. برنامه ریزی (طراحی) برای هدف نهایی مشخص و زمان بندی معین

داشتن یک باغ زیبا متضمن دونستن اینه که عملکرد تخمینی هر گیاه به تنهایی چطور در نهایت روی عملکرد کل مجموعه اثر می ذاره. شما باید برای یک مدت زمانی مشخص طرح داشته باشید. فقط همین که بخواید سبزی بکارید کافی نیست. شما باید بدونید چه سبزی هایی می خواید و کدومشون تو تابستون و کدوم یکی تو پاییز محصول می دن یا تو بهار سال بعد قابل برداشت هستند.
در کسب و کار هم روند شناخت اهداف و نتایج نهایی از ابتدا، بر شیوه طراحی مراحل تجارت و رشد اون اثر مستقیم خواهد گذاشت. در هر مرحله باید به شیوه رشد هر دپارتمان و کل مجموعه همزمان فکر کنید و اینکه استراتژی رشد هر محصول (یا سرویس) چطور بر روی نتیجه نهایی درآمدزایی و بازده سرمایه گذاری شما تاثیر خواهد گذاشت. راه های زیادی برای پیش بینی و طرح و برنامه وجود دارن ولی اکثر اونها بر یادگیری از درسهای گذشته و حدس زدن فرصتهای آینده متمرکز هستند.
یک راه خوب برای این کار اینه که به اهداف کلیدی و نتایج دلخواه و کارهایی که برای رسیدن به اون اهداف باید انجام بدید فکر کنید. بعضی شرکت ها روی محصول یا خدمات یا سرعت رشد تمرکز می کنند. بعضی باغبانها روی گیاهان خاص، جاهای مشخص یا رشد گیاهان تمرکز می کنند. هدفتون هرچی که باشه، شناسایی اونها در اول کار و طراحی راه های رسیدن به اهدافتون مهمه. وقتی در حین کار هستید از انجام تغییرات نترسید ولی همیشه مطمئن باشید که راه و نقشه ای برای خودتون دارید. در باغبانی آب و هوا و طبیعت راه های مختلفی برای سورپرایز کردن ما دارن ولی ما همچنان به تغییر دادن برنامه ها و برگشت به سمت اهدافمون ادامه می دیم تا گیاه ها بهترین رشد رو داشته باشن.

دوم. جا برای تجربه باقی بذارید.
ما هر سال چندتا گیاه ثابت می کاریم مثلا خیار و کدو و بروکلی. می دونیم که چه چیزهایی احتیاج دارن (چقدر نور و رطوبت و نوع خاک و…) و می دونیم محصول نهایی کی می رسه و آماده خوردن می شه. ما هر سال اونها رو می کاریم و نود و نه درصد مواقع محصول به اندازه معین و در زمان مشخصی داریم.
ولی هر سال ما یه محصول جدید رو به عنوان تجربه امتحان می کنیم (مثل ریسک در سازمانها). امسال کلم قمری هم کاشتیم با ذرت. ذرت عین لاستیک شد ولی کلم قمری ها خیلی خوب شدن و می خوایم باز هم بکاریم. گرچه ما چند دلاری که بابت بذر ذرت داده بودیم رو از دست دادیم و چیزی هم گیرمون نیومد ولی خب کلم قمری ها جواب دادن. از همه مهمتر اینکه به اون محصول همیشگی مون آسیبی وارد نشد و تجربه ما به درد سالهای بعدی هم می خوره.
خلق فضای لازم برای تجربه های جدید چیزیست که تجارت شما را تبدیل به یک کسب و کار برنده و کارکنان شما را تبدیل به افراد شاد و مولد می کند. در شرکت ما، ما شب های دورهمی داریم به نام هاکاتون برای اینکه تیم تکنولوژی ما ایده های بدون سانسور و خلاقانه خودشون رو مطرح کنن. طی همین جلسات ما راه های باورنکردنی جدید برای انجام کارها پیدا کردیم ضمن اینکه افراد بدون اینکه خودشون مورد قضاوت واقع بشن ایده هاشون رو مطرح می کنن. بودجه ای که به این کار اختصاص داریم یک درصد هست و ما این ریسک رو قبول می کنیم که ممکنه موفق بشیم یا شکست بخوریم.
در هاکاتون ما نه فقط راه های جدید برای انجام کارها پیدا می کنیم، این رو هم به کارمندهامون نشون می دیم که نوآوری و خلاقیت در شرکت ما پاداش به همراه داره. ساختن چنین فضایی در ابتدای کار بسیار سخته ولی بسیار کم هزینه ست. ما از مشتری هامون غذا سفارش می دیم یا بازی می کنیم و به کارمندها که شب و روز با هم کار می کنن انگیزه می دیم و فرهنگ نوآوری رو در شرکت حمایت می کنیم.

سوم. بدونید کی باید دست نگه دارید و کی باید کاری انجام بدید.
در باغبانی باید همیشه چشم به محصولاتتون داشته باشید که ببینید چه چیزی روی هر گیاه جواب می ده و چه چیزی رو باید حذف کنید. این تابستون ما چند بار مجبور شدیم بوته کدو رو هرس کنیم تا جا برای خیارها باز بشه. گرچه ما ارشد خوب بوته کدو خوشحال بودیم، خیار هم نیاز داشتیم و نمی تونستیم بذاریم سهم جا و غذای اون رو بگیره. هر گیاهی دوره رشد و نیازهای خودش رو داره و باید طبق نیازهاش بهش رسیدگی بشه اما این قضیه باید با توجه به کل باغ باشه و محصولات دیگه رو تحت الشعاع قرار نده.
در کسب و کار هم شما باید به رشد و نیازهای هر محصول یا خدمات به طور جداگانه توجه کنید ولی باید به اثر وجود اون محصولات و خدمات بر بقیه تولیدات سازمان هم توجه کنید. هر دپارتمان نیازهای خودش مخصوص خودش رو از نظر کوددهی و هرس کردن داره که اگر بهشون درست توجه نشه به بقیه قسمتها آسیب می رسونه.
یک مثال خوب می تونه این باشه که رشد محصولات و بازاریابی شما می تونه به قسمت مشتری مداری سازمان فشار بیاره پس پیدا کردن راهی برای اینکه رشد قسمتهای دیگه مزاحم این قسمت نباشه کلیدی و بسیار مهمه. همینطور اگر شما بخواید روی بازاریابی تمرکز کنید باید حتما روی محصولات خودتون هم توجه کنید.

مثل باغبونی، درک ساز و کار و رابطه بین قسمتهای مختلف شرکت کلیدی و بسیار مهمه. در واقع مهمه که شما به هدف نهایی و کلی برسید، از تمام قسمتها سبزی دلخواه برداشت کنید نه فقط یک نوع گیاه یا محصول

برچسب ها: بدون برچسب

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *