قانون و فرهنگ

منال الشریف سخنرانی خودش رو با یک سوال شروع کرد: رویارویی با کدوم یکی از اینها سخت تره؟ قانون یا فرهنگ جامعه؟

منال فعال و کنشگر عربستانی که در سال دو هزار و یازده از رانندگی خودش در خیابانهای عربستان فیلم ویدئویی تهیه کرده بود، در حین سخنرانی خودش در “تدتاک” توضیح می ده که در واقع هیچ قانون نوشته شده ای برای منع رانندگی زنان در عربستان وجود نداره مگر فتواهای مفتی ها و علمای قدیمی مبنی بر حرام بودن رانندگی زنان و واکنش های جامعه.
منال برای ما از تهدیدهای وحشتناکی که بعد از ارسال ویدئوی خودش بر روی کانال یوتیوب شده، هفتصد هزار بازدیدکننده در یک روز، زندانی شدن خودش و برادرش (به جرم اینکه بهش ماشین رو قرض داده بود)، فشار جامعه بر خانواده برادرش تا جایی که مجبور به ترک وطن می شن و واکنش جامعه ای می گه که سالهاست زن رو پوشیده در عبایا و تحت قیومیت مردها می خوان و صدالبته حمایت های بسیار اندک ولی دلگرم کننده در دنیای حقیقی و مجازی و در نهایت تخفیف فتوا از حرام به “توصیه نمی شود”.

وقتی از نتایج تحقیقات! دانشگاهی پروفسور عربستانی می گه که سعی کرده بود ثابت کنه در کشورهایی که زنان رانندگی می کنن آمار فحشا و جنایت بیشتره، جمعیت در بهت و حیرت شروع به خندیدن می کنه ولی شاید برای ما که به جرم پوشیدن لباس روشن یا ناخن بلند یا پای بی جوراب بارها سر از گشت ارشاد درآوردیم، این مثلا تحقیقات و تلاشهای آکادمیک چندان هم ناآشنا نباشه.
در طول سخنرانیش به روسری سفیدش و موهایی که کمی از زیر روسری پیدا بودن فکر می کردم و تلاشهای این زن و بغضی که کرد وقتی با سوال پسر پنج ساله کوچیکش روبرو شد که مامان ما مردم بدی هستیم؟ همکلاسیها امروز توی مهدکودک من رو کتک زدن و گفتن و تو و مادرت باید زندانی بشید.

منال گفت باور دارم تا وقتی زنان جامعه ای آزاد نباشن، اون جامعه معنای آزادی رو نخواهد چشید و جمعیت به احترامش ایستاد. او در کمپین خودش بر ضد پوشیدن برقع هم فعالیت می کنه و می گه وقتی صورت زن رو می پوشونید اون رو از جامعه محو می کنید و او هویت خودش رو از دست خواهد داد. او در کتاب خودش “جسارت رانندگی” می نویسه که اگر دیدن صورت من شما رو آزار می ده می تونید به من نگاه نکنید. من به خاطر اینکه شما نمی تونید خودتون رو کنترل کنید، نباید تنبیه بشم.

منال نه قانون بلکه عرف رو به چالش کشید و من هر روز به کمپین همه روزهای سپید فکر می کنم و آدمهایی که به ما می گن حجاب فرهنگ این جامعه ست. حجابی که در گذر زمان از یک پوشش عادی در سالها پیش بعد از انقلاب وسیله ای شد برای تحقیر و کنترل زنها و رسیدن به جامعه فرمانبر تحت قیومیت حضرات با بایدها و نبایدهایی که از کمد لباس شخصی ما آغاز می شن.
یکی از شباهت های منال با مسیح هم شاید همین باشه که منال الشریف یکی از جنبه های نمادین ظلم چندجانبه به زنان رو در دستور کار خودش قرار داد و با تمرکز بر روی یک هدف و زیر ذره بین قرار دادن ابعاد وضعیت فعلی آتشی به جان زنان منفعل عربستانی انداخت. قبل از آزادیهایی که یواشکی بودنش رو حتی مردهای به اصطلاح روشنفکر ما هم بارها مورد تمسخر قرار دادن، کدوم یک از ما به شل کردن گره های این مقنعه های سیاه و زشت فکر کرده بودیم؟ کدوم یکی از ما از رها کردن موهامون در کشورهای دیگه فراتر رفته بودیم؟ در طی تمام این سالهای غمگین و خاکستری که دایم یا زیر سایه جنگ بودیم یا تحریم یا… چند صدای جانانه بلند شده بود که جوی ها رو به رودخونه برسونه؟

منال بارها تهدید شد، قیومیت پسر خودش رو از دست داد، مجبور شد در کشور دیگه ای ازدواج کنه و در نهایت به استرالیا مهاجرت کرد اما در طی این سالها هر بار نسیم خفیفی از همدلی رو از اطراف بلعید تا امروز یک نهال نحیف در جامعه عربستان پا بگیره. جمعیت برای بار دوم به احترامش در انتهای سخنرانیش ایستاد و من وزش تندباد رو در قلبم احساس کردم… هر چند دور، هر چند دیر…

روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد….

منابع

http://www.independent.co.uk/life-style/saudi-arabia-women-drive-right-fight-manal-al-sharif-a7785326.html

برچسب ها: بدون برچسب

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *