دوست انگلیسی من که خونه و باغی بزرگ و سرسبز و دو تا سگ خواستنی داره (که بارها همه دور و وبری ها حسرت داشتنش رو خوردن) امروز اومده به من می گه گفتم زودتر بیام بشینم تو خونه تو (خونه صد متری آپارتمانی قدیمی من که توش یه چیز لوکس پیدا نمی کنی و از دید خودم معمولی ترین نقطه امن دنیاست) از آرامش اینجا لذت ببرم… چمن های خونه ی همسایه ها نه فقط تو ایران که همه جای دنیا همیشه از چمن های خونه خودمون سبزتره… سبز پررنگ!
*********************
بعدانوشت: دلم برای اون خونه تنگ شده. خوشحالم که تا وقتی خونه ای داشتم مامن خیلی ها بود.