کج‌فهمی

 

 یکی از مشکلات مشاورها اینه که … یا بذارید اینطور بگم:

وقتی شما تصمیم می گیرید پیغامی رو به هر شکل به مخاطب خودتون بفرستید یک پروسه ی جالب شکل می گیره. پیامی که در ذهن شماست کدگذاری می شه، با استفاده از ابزارهای مختلف و در دسترس شما بیان می شه، تحت تاثیر عوامل محیطی قرار می گیره و به دست مخاطبی می رسه که باید پیام کدگذاری شده رو به شکل مقتضی رمزگشایی کنه، درک کنه و طبق همین پروسه یه پیام دیگه در جواب شما ارسال کنه! مشکل از جایی شروع می شه که رمزگذاری و رمزگشایی پیامها تحت تاثیر عوامل مختلفی هستند و در گذر زمان با تجربیات متفاوتی که هر کدوم از ما داشتیم کاملا منحصر به فرد شکل گرفتن، یعنی لزوما پیامی که شما به صورت خشم رمزگذاری می کنید در ذهن مخاطب به همون معنا رمزگشایی نمی شه! (از نقش عوامل محیطی که در لحظه ی ارسال پیام به صورت نویز ارسال می شن و گاهی همه چیز رو به هم می ریزن هم نباید غافل بود البته)

مثلا…

شما از دست پارتنرتون ناراحت هستید. تصمیم می گیرید با استفاده از زبان بدن ناراحتی خودتون رو ابراز کنید. اخم می کنید. پارتنر شما با خودش فکر می کنه ای بابا، چرا عصبانی شد و سعی می کنه کمی تنهاتون بذاره تا خشم شما بخوابه و بعد با هم صحبت کنید و شما این رفتار رو حمل بر بی توجهی اون می کنید و …. هر روز در هر رابطه ای (حتی رابطه با خودمون) هزار هزار پیام رد و بدل می شه. اکثر افراد از چند ابزار ارتباطی استفاده می کنن تا پیامشون رو موثرتر و واضح تر برسونن، مثلا شما پیام تون رو به کمک تن صدا، کلماتی که انتخاب می کنید، نحوه ی ابراز (نوشتن، تلفن کردن یا حرف زدن رودررو)، میمیک صورت و…. به مخاطب می رسونید. شاید برای همینه که در نوشتار ممکنه خیلی سوءتفاهم ها پیش بیاد و یا برطرف بشه چون نقش پررنگ تن صدا و زبان بدن تا حد زیادی حذف می شه و در شرایط متفاوت ممکنه به سود یا به ضرر هر دو طرف باشه.
خلاصه کنم… مواظب پیامهایی که می فرستید باشید. حتی من که این موضوع رو توی یک کارگاه هشت ساعته درس می دم و راهکارهای بهبود ارتباط رو تدریس می کنم بعضی وقتها در شگفت می شم که من چه پیامی فرستادم و دیگران چی برداشت کردن؛ درست مثل همین عکس پایینی!

نصیحت

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *