این نوشته مال هزار سال پیشه انگار…. اشکم دراومد چون هیچ کدوم دیگه نیستن! نه مادربزرگ و نه پدربزرگ….
این روزها درگیر بیماری مادربزرگم هستم… ایرانم!
امروز به روند فرتوت شدن پدربزرگم نگاه می کردم که برای اولین بار در هشتاد و شش سال عمر خودش و چهل سال عمر من مجبور شد برای راه رفتن به من تکیه کنه و اشکهام روون شدن. زانوی ورم کرده و درد بی امان و کمر دو تا شده به یک سو، چشمهایی که نمی بینند و دندونهای مصنوعی و سمعک به یک سوی دیگه، دلم وقتی ریش شد که به من گفت نازنینم صد ساله بشی ولی پیر نشی!
شب همشهری داستان رو به دست گرفتم تا بلکه کمی از تهوع و سردرد عجیب همراه همیشگی در تهران کم کنم، مجله رو که باز کردم داستانی بود از “دونالد هال” به نام بیرون پنجره که شرح حال ایام هشتاد و سه سالگی نویسنده ست و مرور خاطرات جوانی و توصیف مناظر بیرونی (مزرعه و گلها و آغل و…). آرامشی در نوشته موج می زد که وادارم کرد در ذهن به پدربزرگم بگم باباجون نازنینم پیر شدن هم آداب خودش رو داره، همونجور که کسی یادمون نداد چطور جوانی کنیم و غش غش بخندیم و ریسه بریم و شیطنت کنیم و چشمک بزنیم و عاشق بشیم و پاشیم ادامه بدیم و بدویم و بدویم و خسته نشیم، کسی هم یادمون نداد چطور میانسالی کنیم و برای پیری آماده بشیم و شله کوله مون رو ببندیم و جمع و جور کنیم و نقطه بذاریم ته کارها و با خیال راحت بریم سر خط…
خیلی از ماها با پیری می رسیم به ته خط، همین جا که پدربزرگ و مادربزرگ بیمار من ایستادن. من داروهاشون رو هر هشت ساعت آماده می کنم و سوپ رقیق رو قاشق قاشق به حلق مادربزرگ می ریزم و با صدای بلند می پرسم باباجون میوه پوست بکنم؟ مادربزرگم چشم غره می ره که مگه من کَرَم که داد می زنی؟ نمی خورم بابا، می دونی چند روزه شکمم کار نکرده؟ مال همین غذا بدمزه هاست که به من می دی…
دوست ندارم پیر شم… این روزها بیشتر می دوم و غذای سالمتر می خورم و هی به روابط اجتماعی و زندگیم فکر می کنم و باز دلم نمی خواد پیر شم!
پ.ن: این ویدئو از خانم
Susan Pinker
رو از دست ندید. راز طولانی زندگی کردن کیفیت زندگی اجتماعی شماست.
The Italian island of Sardinia has more than six times as many centenarians as the mainland and ten times as many as North America. Why? According to psychologist Susan Pinker, it’s not a sunny disposition or a low-fat, gluten-free diet that keeps the islanders healthy — it’s their emphasis on close personal relationships and face-to-face interactions. Learn more about super longevity as Pinker explains what it takes to live to 100 and beyond.
پ.ن دوم: پدرم پریشب همونطور که نون رو توی شیر ترید می کرد، دستی به شکم دوار سه بعدی گنبدی شکلش کشید و وسط افاضات من در مورد یافته های خانم پینکر یک دفعه گفت: اینا دلشون خوشه باباجان… واسه اونوری ها صادقه این حرفهای قشنگ…
بابای من نباشید!